رهبر یمن، مجاهد بزرگ و نستوه جناب سیدعبدالملک بن بدرالدین الحوثی امروز در مراسم روز شهید در سخنانی مهم و تاریخی که نشان داد همه پیش‌بینی‌ها در مورد ملت بزرگ و همشه در صحنه یمن صحیح بوده است خطاب به سعودی‌ها و اردنی‌ها گفت که «فقط یک مسیر برای رفتن به سمت فلسطین اشغالی باز کنید تا با صدها هزار نفر از مجاهدان یمنی ریشه صهیونیست‌ها را خشک کنیم...» این صحبت‌ها مانند آنچه برخی از سران کشورهای عربی می‌گویند، هیچ بار تبلیغاتی ندارد و عین واقعیت است. آنچه رهبر یمن می‌گوید انجام خواهد گرفت اما وقتی سعودی‌ها موشک‌ها و پهپادهایی را که به سمت رژیم صهیونیستی شلیک می‌شود رهگیری و سرنگون می‌کنند به نظر شما حاضر خواهند شد به یمنی‌ها راه بدهند تا به فلسطین برسند؟ 

این نه تنها بعید که غیرممکن است. اما آنچه ابراهیم رئیسی چند روز پیش در ریاض گفت، روز شنبه سیدحسن نصرالله در بیروت یادآور شد، پیش از آن هم رهبران مقاومت در عراق یادآور شده بودند و امروز رهبر یمن در اجتماع مردم این کشور ه صراحت بر آن تاکید کرد، پیامی مهم و تاریخی برای ملت‌های مسلمان است و آن هم اینکه محور مقاومت با تمام قوا و قدرت و با تمام امکانات در کنار فلسطین و قضیه فلسطین ایستاده است. طرح نبرد مستقیم یمنی‌ها با رژیم صهیونیستی برای این رژیم هزینه بسیار زیادی دارد و از طرف دیگر سران مدعی عرب را شرمسار و خجالت‌زده می‌کند. آن‌هایی که راه را بر موشک‌ها و پهپادهای یمنی می‌بندند و آن‌هایی هم که عرضه باز کردن گذرگاه رفح را ندارند بیش از همه تحت فشار قرار خواهند گرفت. 

یمنی که سعودی و امارات در کنار دیگر اذنابشان به تحریک انگلیس و سپس امریکا و با مشارکت نزدیک صهیونیست‌ها مورد حمله قرار گرفت و ثابت و صامد، قوی و باشکوه و با وجود همه خسارت‌ها پیروز و سربلند از نبرد نابرابر بیرون آمد، حالا در قلب ملت‌های مسلمان می‌نشیند. حکمت، درایت، شهامت و شجاعتی که رهبران محور مقاومت دارند را هیچ یک از سران به حساب کشورهای اسلامی و عربی ندارند، دلیلش هم نوع نگاه به جهان و مکتبی است که به آن تعلق دارند. در این مکتب ذلت پذیرفتن، زیر بار زور رفتن، دروغ گفتن و ترسیدن جایی ندارد و توکل بر خدا بدون شک پیروزی می‌آورد همانگونه که در این چند دهه شاهد این پیروزی‌های متوالی بوده‌ایم.

شما همین سخنگوهای گردان‌های قسام و گروهان‌های قدس را نگاه کنید... صلابت، فصاحت و بلاغت در کلام و شجاعت و شهامت در اقدام در تمام سخنرانی‌ها و موضع‌گیری‌های آن‌ها مشهود است و دلیل آن فقط یک مساله است، ایمان به وعده الهی و توکل بر خدا و تلاش در راه او و سپردن همه امور به حضرت باری. چرا چنین چیزی را در میان دیگر سران کشورهای عربی مشاهده نمی‌کنیم؟ چون وابسته هستند، چون استقلال سیاسی و فکری ندارند، چون منافق هستند. چرا شاهد چنین موضع‌گیری از طرف اردوغان نیستیم که این همه سنگ فلسطین را به سینه می‌زند و در این چند هفته تا توانسته فحش سینه صهیونیست‌ها کشیده اما حاضر نبوده و نیست که ارسال نفت به این رژیم را قطع، سفارتش را تعطیل و پروازهای ترکیه به سرزمین‌های اشغالی را برای همیشه تعطیل کند؟

چون فکر و ذهن اردوغان استعماری است، چون نماینده یک فکر استعمارزده است که هر چقدر هم تلاش کند به مقصد برسد باز هم ناکام خواهد ماند. اما در تفکر رهبر ایران، رهبر یمن، دبیرکل حزب‌الله، دبیرکل جهاد اسلامی، رهبران حشدالشعبی عراق، رئیس جمهور سوریه و حتی همین حماس با نگرش اخوانی آنچه که باعث پیروزی شده، فکر مقاومت در برابر زورگویی است. به جز الجزایر که نمایندگان پارلمان به رئیس جمهور اجازه اعلام جنگ به رژیم صهیونیستی را دادند (که هیچ وقت روی نخواهد داد) شما کدام کشور عربی را دیده‌اید که رهبرش اینگونه به صراحت و جسارت و با کمال خونسری و تسلط بیاید و دشمن را تهدید کند و خواستار باز شدن یک راه شد و گفت این کار را انجام دهید تا صداقت گفتار و کردار ما را بهتر و بیشتر درک کنید. 

اینکه جناب سیدعبدالملک الحوثی صهیونیست‌ها را تهدید می‌کند که کشتی‌هایتان را که می‌خواهند از تنگه باب المندب عبور کنند غرق خواهیم کرد را با بی‌عرضگی رهبران و سران کشورهای به حساب اسلامی و عربی مقایسه کنید که همین الان با نفت خود سوخت جنگنده‌ها و تانک‌های صهیونیست‌ها را تامین‌ می‌کنند و حتی آنقدر بی‌عرصه بوده‌اند که نتوانسته‌اند سفیر خود را از تل‌آویو فرا بخوانند و سطح تجارت با این رژیم را کاهش دهند. اینجاست که تفاوت میان افراد و افکار، میان نگاه و دیدگاه‌ در حوزه مکتبی مشخص می‌شود. کدام رهبر عربی به جز آقای اسد و مقامات الجزایر و تونس و تا اندازه‌ای هم لیبی و عراق در برابر صهیونیست‌ها صلابت رفتاری داشته‌اند؟

آن‌ها همین اندازه که هنوز دنبال سیاست دو کشوری بوده و دنبال مشروعیت دادن به حضور رژیم کودک‌کش و اشغالگر صهیونیستی در سرزمین‌های فلسطینی هستند، بازنده بزرگ بازی و ماجرا بوده‌اند. طرف اماراتی هر روز ادعای مضحک سه جزیره ایرانی را می‌کند و دیگر کشورهای عربی هم پایش را امضا می‌کنند اما در برابر صهیونیست‌ها که یک کشور عربی و مسلمان را اشغال کرده و تاکنون صدها هزار نفر از مردن آن را کشته و میلیون‌ها نفر را آواره کرده‌ است چنان خوار و خفیف هستند به صورت رسمی 75 درصد خاک فلسطین را دو دستی می‌بخشند در حالی که صهیونیست‌ها به همان 25 درصد هم چشم طمع داشته و اصولا محلی به خواسته‌ها و دیدگاه‌های آن‌ها نمی‌گذارند.

در پایان باید گفت آنچه رهبر مقتدر و بزرگوار یمن بر زبان راند، همان چیزی است که در ذات دین اسلام نهفته است و آن هم نرفتن زیر بار ظلم و ستم است. سیدعبدالملک نمونه عینی و ملت یمن نمونه حاضر رهبر و امتی هستند که آینده را می‌سازند. یکی در عربستان روی دریای ثروت خوابیده و با صدها میلیارد دلار برای تامین امنیت حکومتش آویزان امریکا، صهیونیست‌ها و کشورهای اروپایی است و دیگری در عین محاصره و فشار و پس از 10 سال جنگ و درگیری در برابر تهدیدات امریکا و همین دوستان عربی و غربی‌اش ایستاده و محکم از شلیک موشک و پهپاد به سرزمین‌های اشغالی می‌گوید. حالا متوجه شدید چرا امریکایی‌ها در طول ماه‌های گذشته اجازه پایان جنگ علیه ملت یمن را نمی‌دادند؟ 

بنابراین ارزیابی اتاق عملیات مقاومت آن است که صهیونیست‌ها در حالی که در حومه شمالی، شمال غربی و شمال شرقی غزه حضور دارند ظرف روزهای آینده با وجود تلفات زیاد دست به یک ریسک بزرگ خواهند زد و آن نیز حمله با تعداد زیاد نیروی رزمی جهت ورود به مرکز غزه خواهد بود تا آنجا یک اعلام پیروزی کنند. این اتفاق در حالی می‌افتد که آنها خودشان می‌دانند که (برخلاف ادعاهایی که تا الان مطرح کرده‌اند) قدرت ماندن در غزه را ندارند و باید فرار کنند اما نیاز به این قدرت‌نمایی دارند تا شاید بتوانند چهره شکست خورده و نابود شده خودشان را اندکی در میان افکار عمومی وحشت زده شهرک نشینان اصلاح کنند. 

مقاومت دقیقاً منتظر چنین اتفاق و حادثه‌ای است، منتظر است تا این نیروها بیش از پیش وارد غزه شوند و با تعداد زیاد حمله از چند محور به داخل شهر را انجام دهند؛ در طول دو هفته و نیم گذشته صهیونیست‌ها با هیچ نیروی پر تعداد فلسطینی در غزه روبرو نشدند، تیم‌های ۵ تا ۶ نفره که به شکل بزن درویی کار کرده و از تونل‌ها و خانه‌ها خارج شده، محل تجمع دشمن را هدف قرار می‌دهند زره پوش‌ها را منهدم می‌کنند و دوباره ناپدید می‌شوند، باعث شده تا دشمن تا امروز حتی یک اسیر هم از رزمندگان حاضر در غزه نگیرد. به عبارت دیگر همانگونه که پیش از این هم گفتیم مقاومت با ۵ تا ۱۰ درصد از توان رزمی خودش در شمال غزه با صهیونیست‌ها وارد نبرد شده و توان اصلی این نیروها برای تک تمام کننده دست نخورده باقی مانده است.

این موضوع را خود رژیم صهیونیستی نیز می‌داند اما با افزایش یگان‌های زرهی و ایجاد مراکز پر تعداد نیرو در محورهای مختلف، پرواز مداوم پهپادها و کمک گرفتن از آمریکایی‌ها سعی می‌کند با تک آخر مقاومت مقابله کند. با گسترده شدن حضور تروریست‌های اسرائیلی در داخل شهر غزه، قرار بر آن است که حمله بزرگ و سنگین از تمام جهات به آنها صورت بگیرد، به گونه‌ای که نه توپخانه و نه جنگنده‌های این رژیم نتوانند از عناصر خود در محل درگیری پشتیبانی کنند.

هرچند پیش از این هم ثابت شده صهیونیست‌ها برای جان هم قطاران خود هیچ ارزشی قائل نیستند با این حال تداخل نیروها و نبرد در نقطه صفر امکان پشتیبانی هوایی و توپخانه‌ای و حتی زرهی از یکان‌های پیاده را خواهد گرفت. اینجاست که پس از حضور بیش از ۸ هزار نفر از نظامیان صهیونیست در غزه آنها در محاصره ۱۵ هزار نیروی رزمنده‌ای قرار خواهند گرفت که در زیر زمین در تونل‌هایی مستحکم و غیر قابل نفوذ برای خارج شدن و درگیری در میدان رزمی که خود طراحی کرده‌اند لحظه شماری می‌کنند. 

روزی که قرار شد این عملیات انجام شود اتفاقات دیگری هم خواهد افتاد که از گفتن آن در اینجا معذورم اما همین را خدمت شما باید بگویم که طرح و نقشه اتاق عملیات محور مقاومت تلفاتی تاریخی و غیر قابل باور به رژیم صهیونیست وارد خواهد کرد و آنگونه که برآورد شده بیش از ۱۰۰۰ نظامی صهیونیست به اسارت مقاومت در خواهند آمد و شیرازه ارتش کودک‌کش صهیونیست از هم خواهد پاشید.

اینکه برخی‌ها فکر می‌کنند رزمندگان فلسطینی فقط نشستند تا به صهیونیست‌ها ضربات محدود وارد کنند اشتباه است، اینکه آنها منتظر می‌مانند تا دشمن هر کاری در شهرشان خواست کند باز هم اشتباه می‌کنند و نکته آخر آنکه پس از به قول یمنی‌ها «تنکیل با عدو» نبرد به خارج از باریکه غزه کشیده می‌شود و آنگاه است که در رویدادی بی‌نظیر و تاریخی صهیونیست‌ها در تمام اطراف باریکه غزه هدف حملات شدید رزمندگان فلسطینی قرار خواهند گرفت و آنجا نیز تلفات وحشتناکی خواهند داد. 

حضور در شهرک‌ها و آبادی‌های صهیونیست نشین اطراف غزه دیگر خروجی نخواهد داشت و رزمندگان مقاومت قرار است آنجا بمانند و با صهیونیست‌ها برای آزادی هزاران اسیر و معاوضه هزاران جنازه مذاکره کنند و بعد باید دید خارج از عرصه چه روی خواهد داد و حوادثی که پیش خواهد آمد چه ابعادی دارد و این را فقط تصمیم گیران اتاق عملیات مقاومت در بیروت می‌دانند که فرماندهی این نبرد بر عهده آنها است و افسرانی از تمام محور مقاومت اتاق عملیات حضور داشته و از نزدیک تحولات میدانی را رصد و جهت هماهنگی با جبهه خود اطلاع رسانی می‌کنند.